داستان تصویری کودک | ویهان و جام طلا
  • کد مطالب: ۳۵۰۶۵۲
  • /
  • ۱۱ شهريور‌ماه ۱۴۰۴ / ۱۳:۲۳

داستان تصویری کودک | ویهان و جام طلا

طیبه ثابت
نویسنده طیبه ثابت
همه‌ی آدم‌ها برای خودشون رؤیایی دارن. رؤیا یعنی یک چیز خوب که بهش فکر می‌کنن. اون فکره یا اون رؤیا اون‌قدر نیرومند و قویه که به ما انگیزه می‌ده و هی توی گوشمون می‌گه: پاشو...

همه‌ی آدم‌ها برای خودشون رؤیایی دارن. رؤیا یعنی یک چیز خوب که بهش فکر می‌کنن. اون فکره یا اون رؤیا اون‌قدر نیرومند و قویه که به ما انگیزه می‌ده و هی توی گوشمون می‌گه: پاشو... خسته نشو! این‌قدر تنبلی نکن!

باید آستینات رو بالا بزنی و برای رؤیا و آرزوت تلاش و تمرین کنی. نباید از تمرین خسته بشی. هر کاری راهی داره. پس یه بسم‌ا... بگو و بیا توی میدون. باور داشته باش که تو موفق می‌شی، چون هم تلاش کردی و هم از خدا کمک خواستی.

 

 

اسم من ویهان بیات است. امسال می‌رم کلاس دوم. مهم‌ترین رؤیا و آرزوی من اینه که یه روز برم جام‌جهانی. آرزومه که جام طلای فوتبال رو توی دستام بگیرم.

یادداشت کودک | ویهان و جام طلا

من برای جام‌جهانی فوتبال باید آماده بشم. برای همین توی خونه فوتبال‌بازی‌کردن رو شروع کردم.

 

ای وای! فوتبال‌بازی‌کردن توی خونه کار دستم داد! گلدون قشنگ ما شکست! من واقعا متوجه شدم فوتبال‌بازی‌کردن در خونه اصلا مناسب نیست. خیلی کار خطرناکیه!

یادداشت کودک | ویهان و جام طلا

 

ببخشید مامان! معذرت می‌خوام! باشه، می‌رم توی محوطه‌ی مجتمع بازی می‌کنم.

یادداشت کودک | ویهان و جام طلا

 

نه، نشد! فکر نکنم با این‌جور تمرین‌کردن بشه رفت جام‌جهانی.

یادداشت کودک | ویهان و جام طلا

 

درسته، این درسته! هر کاری راهی داره. برای یک رؤیای بزرگ باید درست قدم برداشت. من توی باشگاه تمرین می‌کنم.

یادداشت کودک | ویهان و جام طلا

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.